میزان آگاهی کارکنان روابط عمومی بانک ها و موسسات مالی و اعتباری از استاندارد سیستم مدیریت کیفیت(iso 9001) و عوامل مرتبط با آن

پژوهش حاضر به دنبال شناخت و تبیین میزان آگاهی کارکنان روابط عمومی بانک ها و موسسات مالی و اعتباری از استاندارد سیستم مدیریت کیفیت و عوامل مرتبط با آن، است. در این پژوهش با استفاده از نظریه های دو حوزه روابط عمومی و مدیریت به تبیین این مسئله پرداخته شده است. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل ویژگی های جمعیت شناختی، آموزش ضمن خدمت، انگیزه و تفکر سیستمی در مدیریت و متغیر وابسته میزان آگاهی کارکنان روابط عمومی بانک ها و موسسات مالی و اعتباری از استاندارد سیستم مدیریت کیفیت بوده است. بنا به ضرورت و مناسبت موضوع، از روش پیمایشی و تکنیک پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان روابط عمومی های بانک ها، موسسات مالی و اعتباری می باشند. به دلیل اینکه تعداد این کارکنان در ستاد مرکزی بانک ها و موسسات مالی و اعتباری چندان زیاد نبوده و قابل تمام شماری بود، بنابراین جمعیت آماری تمام شماری شدند. براساس چهارچوب نظری تحقیق و تجربه زیسته محقق تعداد 6 فرضیه طراحی شد که به برخی از مهمترین آنها اشاره می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین میزان تحصیلات و میزان آگاهی کارکنان از شاخص ها و کارکردهای سیستم مدیریت کیفیت رابطه وجود دارد. این تحقیق نشان می دهد با افزایش میزان تحصیلات افراد می توان گفت میزان آگاهی آنان نیز از شاخص ها و کارکردهای سیستم مدیریت کیفیت نیز افزایش یافته است. بین مرتبه شغلی کارکنان روابط عمومی و میزان آگاهی آنان از شاخص ها و کارکردهای سیستم مدیریت کیفیت رابطه وجود دارد. این رابطه مثبت و مستقیم است یعنی با افزایش مرتبه شغلی میزان آگاهی نیز افزایش داشته است. براین اساس نتایج گویای نیاز شغلی به آگاهی بیشتر از مسائل و مواردی است که در سازمان جاری است. همچنین براساس این تحقیق به اداره های روابط عمومی در سازمان های مختلف و به طور خاص پیشنهاد می شود آموزش مداوم حین خدمت را در دستور کار خود قرار دهند اگر در پی تعالی خود هستند.